2
عضو گروه علمی ادبیات عرب جامعه المصطفی العالمیه خراسان
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از شاخههای مهم نظریۀ تحلیل گفتمان است که بهمنظور نشاندادن چگونگی شکلگیری گفتمانهای قدرت، لایههای پنهان زبان را در متون کتبی و شفاهی میکاود. گفتمانشناسی انتقادی نوین علاوه بر عناصر نحوی و صرفیِ سازندۀ جمله برای تبیین معنا، عناصر فرامتنی از قبیل بافت موقعیتی، فرهنگی و اجتماعی را نیز در بر میگیرد. این پژوهش بر اساس روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی تحلیل گفتمان انتقادی خطبۀ حجاج بن یوسف بر اساس نظریۀ فرکلاف میپردازد. هدف اساسی از این کنکاش بررسی متنی کهن در پرتو مفاهیم «تحلیل گفتمان انتقادی» بهعنوان رویکردی جدید در تحلیل متون است . به این منظور از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف استفاده شد تا کارکردهای ایدئولوژیک خطبۀ حجاج در ارتباط با مناسبات قدرت مشخص شود. در سطح توصیف، ویژگیهای زبانشناختی خطبه، در سطح تفسیر، بافت موقعیتی گفتمان و بینامتنیت و در سطح تبیین، جایگاه خطبه در ساختار سیاسی عصر بنیامیه بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد حجاج در سطح توصیف با استفاده از مجازها، استعارهها، کنایهها و قسم، تأکید، تکرار و همآیی واژهها در پی تبیین اندیشههایش و آشکارکردن قاطعیت خود در کنترل اوضاع بوده است. در سطح تفسیر، از بافت بینامتنی صریح برای ترسیم بافت موقعیت موجود بهره برده و برای قوتبخشیدن به سخنرانی خود از مفاهیم دینی و آیات قرآن استفاده کرده است. در سطح تبیین، با استفاده از مفاهیمی مانند ایدئولوژی و قدرت، و هژمونی و بیگانهسازی به تقویت و بازسازی ساختار قدرت و ایدئولوژی موجود کمک کرده و از حاکمان بنیامیه در تثبیت قدرتشان دفاع نموده است.