1
دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم استاد حوزه و دانشگاه
2
دانش آموخته سطح 1 حوزه علمیه تبریز طلبه پایه 5 حوزه علمیه سالار شهیدان علیه السلام تبریز
چکیده
از دیرباز غالب علمای علم ادبیات عربی فعل را با دو قید معنای مستقل و اقتران به زمان های سه گانه از دیگر قسیمهایش یعنی حرف و اسم متمایز میکردند، لکن با بررسیهای بیشتر، ادلهای بر خلاف این تعاریف به ذهن میرسد، از جمله این ادله افتقار فعل به زوائدی مانند: تاء تانیث، فاعل، مفعول، حروف مضارعه، ضمیر و... که علاوه بر اینکه باعث مرکب شدن فعل میشود، نشان میدهد که فعل در حد تصور، نیاز به تصور کلمه دیگری دارد. در مورد اقتران به زمان گاه در حرف و اسم نیز شاهد این اقتران هستیم و از طرفی دیگر گاه انجام گرفتن فعل بدون صرف کوچکترین زمانی اتفاق میافتد، مانند: «فَهِمَ اللهُ» یا «مَضَی الزَّمانُ» و ثابت است که نفس زمان یا مجردات محدود به قید زمان نیستند و نمیتوان این بحث عمده را شاذّ تلقی کرد. از سوی دیگر امام علی علیه السلام به عنوان مؤسس علم نحو، در تعریف فعل به زمانداری و معنای مستقل آن اشارهای نکرده و فعل را «مَا أَنْبَأَ عَنْ حَرَکَةِ الْمُسَمَّى» میداند که تطابقی با تعریف نحات ندارد. نوشتار پیش رو به دنبال ارائه تعریف صحیحی از فعل و نقد ادله و مبانی نحات در اقتران و زمانداری فعل است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و گرد آوری اطلاعات با شیوه کتابخانهای و نرم افزاری در پی اثبات بهترین تعریف از فعل یعنی تعریف امام علی علیه السلام است.